...
تو و بی تفاوتی به بودن و نبودنم
من و زجه های احساس، عشق و پرپر زدنم
خاک و رغبت به گرفتن تنم در آغوش
من و از مرگ انتظاری کرده تن پوش
...
...
تو و بی تفاوتی به بودن و نبودنم
من و زجه های احساس، عشق و پرپر زدنم
خاک و رغبت به گرفتن تنم در آغوش
من و از مرگ انتظاری کرده تن پوش
...
...
امشب مثل بارانم
در گونه روان اشکم
از عشق گریزانم
در قطره اشک من
عکس رخ تو تصویر
نفرین به تو و تقدیر
...
...
می برم سر زیر لاک
با تو حرفی دگرم نیست کنون
وعده ما زیر خاک
...