...
من سراپا گوشم
مات آرامش چشمان توام، هیس... ساکت!
به سکوت تو فرا دادم گوش
صبر کن
اندکی صبر می خواهم و چندی خاموش
...
...
من سراپا گوشم
مات آرامش چشمان توام، هیس... ساکت!
به سکوت تو فرا دادم گوش
صبر کن
اندکی صبر می خواهم و چندی خاموش
...
...
خیره در نگاه تو خماری چشمان من
و ز آغوش تو نم نم لذت می بارید بر جان من
دست نوازشم در دست اندام تو بود
وحشی احساس من رام تو بود
...
...
چشم ها در پیش گرفته انتظار واژه را
بسته دل را به امید حرکات گه گدار غلط انداز قلم
تا چه می سازد خیال واژه پرداز قلم
...