...
خیره در نگاه تو خماری چشمان من
و ز آغوش تو نم نم لذت می بارید بر جان من
دست نوازشم در دست اندام تو بود
وحشی احساس من رام تو بود
...
...
خیره در نگاه تو خماری چشمان من
و ز آغوش تو نم نم لذت می بارید بر جان من
دست نوازشم در دست اندام تو بود
وحشی احساس من رام تو بود
...
...
نبودت را نمی خواهم کنم باور
خیالت را توانم نیست بیرون کنم از سر
گر حقیقت فرط بی میلی توست به عشق من
من حقیقت را نمی خواهم دگر
...