آینه پر شده از دلتنگیت

من به بی تو بودنم می نگرم

و به چشمان ترم


"من و تو" بی تو چه تلخ است

دل انگشت نگاهم تنگ لمس کردن زیبایی توست

دیده ام محتاج چشمان تماشایی توست

سینه پر از عشق رویایی توست


نبودت را نمی خواهم کنم باور

خیالت را توانم نیست بیرون کنم از سر

گر حقیقت فرط بی میلی توست به عشق من

من حقیقت را نمی خواهم دگر


چشم هایم بسته بر روی حقیقت

دست در دست خیالت

در مسیر عشق و لذت

پا به پای گرمی آبی زیبای نگاهت

با طنین انداز پر مهر صدایت

می روم تا بینهایت


دیگرم تنها تو هستی و تو بودی و تو خواهی ماند در دل


85/04/27