...
پک به سیگار می زنم یاد توام
این نخ سیگار دردی که دوا نمی کند
لعنتی بدجور معتاد توام
...
...
پک به سیگار می زنم یاد توام
این نخ سیگار دردی که دوا نمی کند
لعنتی بدجور معتاد توام
...
...
ای تار و پود بود من
بافته در نگاه توست
پلک زنی، مرده و زنده می شوم
از خاکی وجود خود
یک لحظه کنده می شوم
با نفس نگاه تو، مسیح من
من در سرود زندگی پیوسته خوانده می شوم
...
...
زنده ام با خاطراتم
مرده ای سخت گرفتار حیاتم
برگ پژمرده ی بی روح و نشاطم
...